بیماری حسادت و راههای درمان
تاریخ پخش: 23/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثمان
چند جلسه راجع به این بود که قرآن شفاست یعنی چه؟ یعنی هر کس مریض میشود،
حمد و قل هو الله بخوانیم و حمد بخوانیم؟ این روایت که داریم شفاست، یعنی
شفای از مرضهای باطنی است. یکی از مرضهای باطنی حسادت است. این حسد چیست و
چطور این حسد را برطرف کنیم؟
1- مفاهیم واژههای غبطه، حسادت، بخل و ایثار
آدم
یک نعمتی را که میبیند، چهار رقم برق او را میگیرد. یک چیزی را که
میبیند، یک کسی خانهای دارد، ماشینی، درآمدی، شکلی، جهیزیهای، یک کسی
تجارتش موفق است، در انتخابات رأی میآورد. انسان وقتی نعمت دیگران را دید،
چهار رقم برق او را میگیرد. یعنی چهار حالت است. یا میگوید: خوب نعمت
دارد، الحمدلله! خدایا تو که به او دادی، نوش جانش! به من هم بده! این حالت
خوبی است. به آن غبطه میگویند. چون این مثبت فکر میکند. میگوید: او
دارد، داشته باشد، من هم داشته باشم. مثبت است. او آره، من هم آره. برد برد
به قول سیاسیون. حسود منفی است. میگوید: من ندارم، ان شاء الله او هم
نداشته باشد. میگوید: من نه! او هم نه! این باخت باخت است. من که ندارم،
هر کس هم که دارد نداشته باشد. این هم حسادت است. دو رقم دیگر دارد. از این
دو رقم یک رقمش را من میگویم، یک رقمش را شما بگویید. گاهی میگوید: من
داشته باشم، او نداشته باشد. چهارمی را هم شما بگویید. بعضیها میگویند:
او داشته باشد، من نداشته باشم. اگر گفتم: من داشته باشم، او نداشته باشد،
بخل است. میگوید: من دارم، مردم نداشته باشند. این بخل است. یک وقت
میگویم: مردم داشته باشند، من نداشته باشم، این طوری نیست، این ایثار
است. مثل مادری که پتو را از روی خودش برمیدارد و روی بچهاش میاندازد.
میگوید من سرما بخورم طوری نیست، این سرما نخورد. ایثار میکند. فقط من
میگویم شما بگویید خوب، بد! چهار جمله میگویم. داوریاش با شما. اگر منفی
فکر کردم، گفتم: من که ندارم، او هم نداشته باشد، من نه، او هم نه! بد!!!
او دارد، نوش جانش، من هم میخواهم. خوب!!! من داشته باشم، او نداشته باشد،
بخل است، بد است!!! من داشته باشم، او نداشته باشد، ایثار، ایثار خوب
است!!! برعکس گفتم؟ یک بار دیگر، تا لب داریم حرف میزنیم. هم من هم او!
خوب! نه من و نه او! بد! من بله او نه! بد! من نه او بله! خوب! ایثار. این
حالات انسان در برابر نعمتهاست.
ادامه مطلب ...