متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن منبع: gharaati.ir

متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن منبع: gharaati.ir

درسهایی از قرآن با موضوع حضرت زهرا(سلام الله علیها)، الگوی زنان عالم

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,
حضرت زهرا(سلام الله علیها)، الگوی زنان عالم
تاریخ پخش: 12/12/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
چون بحث را ایام شهادت حضرت زهرا(س) می‌شنوید، یک سلام چند ثانیه‌ای به حضرت زهرا داشته باشیم. من سلام می‌کنم شما هم پای تلویزیون سلام کنید. «السلام علیک یا فاطمه بنت رسول الله، السلام علیک و رحمه الله و برکاته»
1- عصمت حضرت زهرا، ضامن سیره و سخن آن حضرت
فاطمه زهرا دختر معصوم، همسر معصوم و مادر معصوم است. به عبارت دیگر دختر نبوت، همسر ولایت و مادر امامت است. اول شهید ولایت است. کسی که در راه دفاع از شوهرش شهید شد. زهرا الگوی ماست. اگر چهارده معصوم زهرا در بینشان نبود، زن‌ها الگو نداشتند. می‌گفتند: چهارده معصوم همه مرد بودند، خبر از دل ما نداشتند، هی گفتند: بچه داری، خانه‌داری، شوهر داری. اگر یکی از اینها زن بود و خبر از دل ما داشت، اینقدر کار زن‌ها را مشکل نمی‌کرد. زهرا خانه‌داری‌اش، بچه‌داری‌اش، شوهرداری‌اش، امام حسن می‌گوید: یک شب مادرم عبادت می‌کرد تا صبح به دیگران دعا می‌کرد. گفتم: فقط به دیگران دعا کردی. فرمود: «الْجار ثُمَّ الدَّار» از این استفاده می‌کنیم که یک خانم نباید خودش را ببیند. عروسی من نیامد، من هم عروسی او نمی‌روم. برای دخترم کادو نیاورد، من هم برای دخترش کادو نمی‌برم. ول کن، معامله نکن! کاری دستت هست بکن. چشم به دیگران نداشته باش، چون این کار را کرد، پس من هم این کار را می‌کنم. معامله نکنید. با خدا معامله کنید. حتی یک کلمه‌ی زشتی هم شنیدید، به حساب خدا بگذار و قورتش بده. آدم‌هایی که کینه دارند می‌گویند: حالا که این به من فحش داد و جسارت کرد و ما را تحقیر کرد، ما دیگر نگاهش نمی‌کنیم و محلش نمی‌گذاریم. این آدم‌ها به چند آیه‌ی قرآن عمل نکردند. 1- «خُذِ الْعَفْو» (اعراف/199) همدیگر را عفو کنید. می‌گوید: نمی‌خواهم عفو کنم. من از سرش نمی‌گذرم. من روز قیامت یقه‌اش را می‌گیرم. بابا ولش کن. «خُذِ الْعَفْو». قرآن می‌گوید: «مَرُّوا کِراماً» (فرقان/72) یک چیزی هم شنیدید، با کرامت بگذر، به روی خودت نیاور. به این آیه عمل نمی‌کنند. «وَ إِذا خاطَبَهُمُ الْجاهِلُونَ قالُوا سَلاماً» (فرقان/63) یک آدم جاهل و نااهلی یک حرف چرتی زد. «قالُوا سَلاماً» با مسالمت بگذر. به دل نگیر. «وَ أَعْرِضْ‏ عَنِ الْجاهِلِینَ» (اعراف/199) اعراض کن. فکر نکن! نه! من خانمی مقاوم هستم. من مردی مقاوم هستم. نخیر مقاوم نیستی. چند تا آیه قرآن را زیر پا گذاشتی. «خُذِ الْعَفْو»، «مَرُّوا کِراماً»، «قالُوا سَلاماً» یک مقداری از بزرگان یاد بگیریم.
2- انفاق و بخشش در شب عروسی
فاطمه زهرا کار را در خانه با کنیزش تقسیم کرد. نگفت: من خانم هستم و تو کنیز هستی. فقیر در راه یک پیراهن کهنه خواست. فاطمه زهرا پیراهن عروسی‌اش را در راه درآورد و داد. فرمود: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّون‏» (آل‌عمران/92) آنچه دوست داری را بده. این لباس را دوست نداری به فقیر بدهی. این تنگ است، رنگش رفته، از مد افتاده، به فقیر بده! آنچه را دوست داری به فقرا بده. نه آنچه را می‌خواهی دور بیاندازی. حضرت زهرا معلم خانم‌ها بود. مثل شما خانم معلم‌ها، در کارهای رسمی حضرت زهرا تعلیم و تربیت و تفسیر قرآن بود. وقتی پیغمبر می‌خواست به کفار نفرین کند، به فاطمه گفت: تو بیا آمین بگو. یعنی نابودی کفار بند به دعای پیغمبر است و دعای پیغمبر بند به آمین زهراست. خیلی مهم است. نابودی کفر وصل به دعای پیغمبر و دعای پیغمبر وصل به آمین فاطمه زهراست. آیه‌ی مباهله، این خیلی مقام است.  ادامه مطلب ...

درسهایی از قرآن با موضوع وظیفه والدین و مربیان در پرورش نسل نو

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,

وظیفه والدین و مربیان در پرورش نسل نو

تاریخ پخش: 05/12/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
خدمت برادران و خواهرانی هستیم که در دنیای فرآورده‌های نفتی کار می‌کنند. یاد تقریباً چهل سال پیش خودم افتادم. چهل سال پیش یک طلبه‌ی جوانی بودم، ما را به یتیم خانه‌ی قم بردند. دار الایتامی بود که بچه‌های یتیم بودند و ما می‌خواستیم برای آنها توحید بگوییم. از همین فرآورده‌های نفتی توحید را گفتم. حالا یاد چهل سال پیش افتادم. گفتم: بچه‌ها! شما بگویید از نفت چه برمی‌آید؟ 1- بنزین، گازوئیل، روغن، قیر، شما بگویید... نفت سفید، نفت گاز؟ سوخت هواپیما و غیره... از نفت این چیزها درست می‌شود. نفت خودش به این صورت درمی‌آید یا دستگاه دارد؟ دستگاه دارد به نام پالایش. پالایشگاه خودش درست شده یا سازنده دارد؟ سازنده دارد. پس از نفت چیزهایی توسط دستگاه پالایش درمی‌آید که سازنده دارد. بچه که شیر می‌خورد. این شیر مادر در بدن بچه یک ناخن می‌شود. استخوان می‌شو، اشک می‌شود، آب دهان می‌شود، اشک شور، آب دهان شیرین، آب دهان می‌شود. استخوان می‌شود، خون می‌شود. گوشت می‌شود. پس نفت، شیر، از نفت چیزهایی، از شیر چیزهایی، این نفت دستگاه دارد، بدن هم دستگاهی به نام گوارش دارد. آن پالایش، این گوارش، پالایش سازنده دارد، گوارش هم باید سازنده داشته باشد. این خداشناسی برای بچه یتیم‌ها! گرفتید چه شد؟
نفت و شیر، چیزهایی، چیزهایی... با دستگاه، با دستگاه. اسم دستگاه پالایش است و اسم دستگاه گوارش است. پالایش سازنده می‌خواهد و گوارش هم سازنده می‌خواهد. این یک توحید است که برای بچه یتیم‌های ده، دوازده ساله گفتم. یک صلوات ختم کنید به یاد چهل سال پیش. (صلوات حضار)
امام حسین می‌فرماید: کور شود چشمی که خدا را نبیند. شما نگاه کنید یک علف به یک مزه است. علف چند رقم مزه ندارد. حیوان می‌خورد. گوسفند هرجایش یک مزه‌ای دارد. مغز گوسفند یک مزه دارد. بناگوش یک مزه دارد. چشمش یک مزه دارد. پاچه‌اش یک مزه دیگر دارد. آنجا که گوشتش راسته است، یک مزه دارد. رانش یک مزه دارد. دست گوسفند، جگرش یک مزه دارد. کلیه‌اش یک مزه دارد. شش یک مزه دارد. از یک علف سی رقم مزه درمی‌آید. انسان در خدا شک کند؟!  ادامه مطلب ...

درسهایی از قرآن با موضوع ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,

ویژگی‌های انقلاب اسلامی ایران


تاریخ پخش: 14/11/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث را عزیزان پای تلویزیون زمانی گوش می‌دهند که دهه فجر است. در دهه‌ی فجر دو تا پنج‌شنبه داریم که درسهایی از قرآن پخش می‌شود. من هم معلم قرآن می‌خواهم باشم. این نگاهی به انقلاب در سایه‌ی قرآن و امتیاز این انقلاب ما با سایر انقلاب‌ها، در دنیا انقلاب زیاد می‌شود. شده است و می‌شود و خواهد شد. اما انقلاب ما بزرگ‌ها در جریان هستند، برای بزرگ‌ها تذکر است و برای نسل نو هم توجه است.
1- انقلاب بر پایه دین اسلام
پس موضوع بحث ما تفاوت انقلاب ایران با سایر انقلاب‌هاست. 1- براساس دین بود. انقلاب، انقلاب حزبی نبود. یک حزبی بر حزبی، انقلاب قبیله‌ای و نژادی نبود. سیاه پوست بر سفید پوست یا سفید پوست بر سیاه پوست، بر پایه‌ی دین بود. 2- رهبرش فقیه عادل بود. رهبرش یک فقیه مجتهد و عادل و بی‌هوس بود. این بی‌هوس بودن خیلی مهم است.
در عراق یک نفر جانور گرگی به نام صدام پیدا شد. که به عدد هر حرفش یک نفر را کشت. «ص» صدام صدوقی، «د» دستغیب، «الف» اشرفی، «میم» مدنی. یعنی به عدد هر حرفش یک مجتهد را کشت. چرا؟ برای اینکه هوس کرد بگویند: قهرمان عرب صدام است. قهرمان قادسیه عرب است. در این شیوخ عرب می‌خواست قهرمان شود. مسأله‌ی مردم، مردمی بود.
3- انقلابش مردمی بود. بدون وابستگی به شرق و غرب بود. اینطور نبود که از شرق شوروی یا از غرب آمریکا کمک شود. اینها مهم است. وحدتی بی‌نظیر داشت. توجه به مستضعفین جهان داشت. ما در ایران خیابان آفریقا داریم، ولی خیابان آمریکا نداریم. توجه به نژاد سیاه داشت. وقتی لانه جاسوسی را گرفتند، به دستور امام یک سیاه پوست در آمریکایی‌ها بود. فرمود: این را آزاد کنید. این هم مجرم است، ولی چون به نژاد سیاه ظلم شده است، ما به این نژاد رحم می‌کنیم. مجرم است ولی آزادش کنید. اسلامش اسلام ناب بود نه اسلام تحجر، سعودی مسلمان است، تحجر، از حجر است. حجر یعنی سنگ. خشک، اسلام خشک...
می‌گویند: چهار تا فقیه بالاتر از اینها نیستند. باید حتماً از این چهار فقیه پیروی کنید. چه کسی گفته است؟ به چه دلیل؟ اگر دلیلی از قرآن دارید، روی چشم، دلیلی از پیغمبر داریم. «کتاب الله و سنتی» اما وقتی نه در روایات داریم، نه حدیث معتبری هست. نه قرآن هست بگوییم: نه، هرکسی باید در یکی از این چهار فرق باشد. یا شافعی باشد. یا حنبلی باشد، یا مالکی باشد یا حنفی. حالا اگر کسی غیر از این چهار تا دین دیگری داشت، اهل‌بیت را باید رد کنیم؟ کشورهای دیگر دین رسمی را چهار فرقه می‌گویند. جعفری را حذف کردند. حال آنکه اهل‌بیت قرن اول بودند. حضرت علی و حضرت زهرا، امام حسن و امام حسین(ع) قرن اول هجری بودند. این چهار آیت الله شما قرن دوم از مادر متولد شدند. یعنی تولد ابوحنیفه، مالکی و شافعی، چهار تا فقها، قرن دوم هجری از مادر متولد شدند. ما قرن اول بودیم. یک آیه‌ای را ایرانی‌ها حفظ هستید. غیر ایرانی‌ها هم خیلی‌ها حفظ هستند. «وَ السَّابِقُونَ‏ السَّابِقُونَ‏، أُولئِکَ الْمُقَرَّبُونَ» (واقعه/10 و 11) ما یک قرن جلوتر هستیم. به چه دلیل باید امام صادق حذف شود ابوبریره شود. ابوبریره دارید یعنی باید امام صادق حذف شود؟ چه کسی گفت: فقیه چهار تا هستند. چه کسی گفت: غیر اینها نباشد؟ تازه اهل‌بیت شهید شدند. آیت الله‌های شما یکی هم شهید نشد. قرآن می‌گوید: «وَ فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجاهِدِینَ‏ عَلَى الْقاعِدِین‏» (نساء/95) شهید که مقامش برتر از غیر شهید است. تازه اهل‌بیت معصوم هستند. قرآن در مورد اهل‌بیت می‌گوید: «وَ یُطَهِّرَکُمْ‏ تَطْهِیراً» (احزاب/33) در مورد آنها هیچکس نگفته «یطهرکم» برای ابوحنیفه است یا شافعی است. چهار تا فقیه هستند، می‌خواهید پیروی کنید بسم الله! ما حرفی نداریم. ولی شما هم نباید حرف داشته باشید...  ادامه مطلب ...

درسهایی از قرآن با موضوع راه‌های نفوذ دشمن در نسل نو

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,

راه‌های نفوذ دشمن در نسل نو

تاریخ پخش: 16/10/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این جلسه به گوشه‌ای از راه‌های نفوذ دشمن می‌خواهیم اشاره کنیم. موضوع بحث ما راه نفوذ دشمن به خصوص در نسل نو است. بسم الله الرحمن الرحیم، موضوع: گوشه‌ای از راه‌های نفوذ دشمن.
1- ناراحتی دشمن از پیشرفت‌های علمی جوانان ایرانی
دشمن می‌خواهد سر به تن ما نباشد. اگر خود جوان‌های ایران و تحصیل کردگان ایرانی به یک ابتکاری برسند، ناراحت است. نه اینکه ابتکار خودش را نشان ما نمی‌دهد، ابتکار خودش را آموزش نمی‌دهد، اگر خود ایرانی‌ها هم یک چیزی یاد بگیرند، ناراحت است که چرا این اختراع را داشتی. چرا این ابتکار را داشتی. از رشد ما ناراحت است. قرآن هم یک آیه دارد، «إِنْ تُصِبْکَ حَسَنَةٌ تَسُؤْهُمْ» (توبه/50) یعنی اگر به شما خیری برسد، آنها ناراحت می‌شوند. این علامت حسادت است. مردم چهار رقم حالت دارند.
حالات مردم: گاهی می‌گوید: هم من داشته باشم، هم دیگران. این حالت خوبی است. می‌گوید: من که دارم، بگذار این علم و ابتکار من را هم دیگران هم داشته باشند. یک وقت می‌گوید: من که ندارم، دیگران هم نداشته باشند. یکوقت می‌گوید: دیگران داشته باشند، من نداشته باشم طوری نیست. یکوقت می‌گوید: من داشته باشم، دیگران نه. یک خرده گیج شد... من بد نوشتم.
یک خرده حفظش آسانتر شود. از نظر معلمی... یک صلوات بفرستید. (صلوات حضار)
یک وقت می‌گویم: هم من هم او. یکوقت می‌گویم: نه من، نه او. یکوقت می‌گویم: من بله، او نه، یکوقت می‌گویم: او بله، من نه! اگر گفتم: هم من داشته باشم، هم او این صفت خوبی است یعنی غبطه. ما که داریم او هم داشته باشم. یکوقت می‌گویم: من که ندارم او هم نداشته باشد. این حسد است. یکوقت می‌گویم: من داشته باشم و او نداشته باشد، این بخل است. یکوقت می‌گویم: او داشته باشد و من نداشته باشم. این ایثار است.
چند سال است که هواپیما ساخته شده است. آیا فرمول هواپیماسازی را کشورهای پیشرفته به کشورهای ضعیف می‌دهند؟ می‌گوید: من داشته باشم، مردند که مردند. اول می‌خواهد ما نداشته باشیم. اصلاً می‌خواهد دین نداشته باشیم. بعد می‌خواهد عزت و قدرت نداشته باشیم. می‌خواهد سواد نداشته باشیم. راه‌های مختلفی هم رفتند. چند موردش را بگویم.
2- برنامه دشمن برای تبدیل ارزش‌ها به ضد ارزش
1- ارزش‌ها را بی‌ارزش می‌کنند. یکوقتی اول انقلاب می‌گفتند: فلانی طاغوتی است. طاغوتی بودن ننگ بود. به جای فحش می‌گفتند: فلانی طاغوتی است. الآن می‌گویند: عجب خانه‌ای دارد؟ یک خانه طاغوتی، دیگر خانه طاغوتی ارزش شد. اول ننگ بود، کلماتی را جایگزین می‌کنند. به جای کلمه‌ی جهاد، ایثار، تقوا، زهد، اخلاص، کلمه‌ی آزادی، دموکراسی، توسعه، مردم سالاری، کلمات را جا‌به جا می‌کنند.  ادامه مطلب ...

درسهایی از قرآن با موضوع جایگاه وقف در اسلام

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,

روبات خورشیدی 6 کاره

جایگاه وقف در اسلام
تاریخ پخش: 11/09/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در محضر مبارک عزیزان در گلپایگان هستیم. این منطقه خمین و گلپایگان و محلات و خوانسار و اراک منطقه زر خیز است. زمینش زمینی است که به خاطر رجالی که داده است می‌درخشد. بحث ما راجع به وقف و هجرت است. ممکن است شما بگویی که حالا مگر ما پولدار هستیم که بخواهیم چیزی وقف کنیم؟ ما که پای تلویزیون نشسته‌ایم زندگی خودمان به سختی و تنگی می‌گذرد. حالا می‌گویی وقف کن؟ برو به پولدارها بگو، نه! حالا می‌گویم که وقف فقط برای پولدارها نیست. انسان می‌تواند یک خودکار را هم وقف کند.
1- تأکید اسلام بر هجرت برای حفظ دین
یک کلمه راجع به هجرت بگویم که چون در تقویم سالروز هجرت پیامبر است. این هجرت برای دکترها و آخوندهاست. یکی از ابزاری که می‌توانیم کمر غرب را بشکنیم این است که تحصیلکردگان ایرانی، اگر به وطن خودشان برگردند کمر آن‌ها شکسته می‌شود. چون بسیاری از متخصصان آن‌ها ایرانی هستند. خیلی از پروفسورهایی که آنجا خدمت می‌کنند، ایرانی هستند. اگر همان‌ها به وطن خودشان برگردند، ‌کمر آن‌ها می‌شکند. مسأله‌ی هجرت مسأله‌ی مهمی است. اگر هجرتی که واجب است، آقای قرائتی! شما مجتهد هستی؟ نه!‌ پس چرا می‌گویی: واجب است؟ هجرت واجب است. به چه دلیل؟ خداوند انسان را برای عمل مستحب توبیخ نمی‌کند. هیچ وقت نمی‌گوید: چرا نماز شب نخواندی؟ چرا غسل جمعه نکردی؟ اما راجع به هجرت خدا توبیخ می‌کند. این را هم بگویم که همه توبیخ‌ها برای قیامت است، به جز هجرت! هجرت را در دنیا خدا توبیخ می‌کند. لحظه‌ی مرگ فرشته‌ها می‌گویند: از قرآن بخوانم. «فِیمَ کُنْتُم‏» می‌گویند: تو چه خاصیتی در جامعه داشتی؟ چه کاره بودی؟ می‌گوید: «قالُوا کُنَّا مُسْتَضْعَفِین‏» ما از طبقه‌ی بدبخت و مستضعف بودیم. می‌گوید: چرا هجرت نکردید؟ «قالُوا أَ لَمْ تَکُنْ أَرْضُ اللَّهِ واسِعَةً» (نساء/97) زمین خدا بزرگ نبود هجرت کنید؟ معلوم می‌شود که هجرت واجب است، که خدا توبیخ می‌کند. آن هم در دقیقه‌ی آخر و لب مرگ! هجرت واجب است. اگر آیت الله العظمای گلپایگانی از گلپایگان و گوگو هجرت نمی‌کرد که مرجع نمی‌شد. اگر امام خمینی از خمین به قم هجرت نمی‌کرد که امام خمینی نمی‌شد. هجرت دانشجوهای ما... هجرت مهم است. و از افتخارات ما تاریخ هجری است. چون هجرت یعنی بلند شو و راه بیفت. مسیحی‌ها تاریخشان میلادی است. میلاد یعنی مادرش زایید. خوب همه‌ی مادرها می‌زایند. زاییده شدن که هنر نیست. دست خودش نیست.
در یک مسجد رفتم دیدم که پیشنمازش می‌گوید: هر کس اسم علی دارد بیاید جایزه بگیرد، تولد حضرت علی بود. به او گفتم: این چه جایزه‌ای است؟ این نوزاد بوده است، زاییده شده است، مادرش اسمش را علی گذاشته است، خودش چه کار کرده است که تو به او جایزه می‌دهی؟ بگویید هر کس مثلاً این جمله‌ی حضرت علی(علیه‌السلام) را حفظ کرد، یک کاری از او بکشید، بعد جایزه بدهید، وگرنه چون اسمش علی است، جایزه بگیرد. جایزه هم باید حساب و کتاب داشته باشد. حضرت عیسی(علیه‌السلام) متولد شد، قدمش رو چشم. ما مخلص عیسی و مخلص مادرش هستیم. هر دو برای ما عزیز هستند. اما تاریخ میلادی، میلاد یک تولد است. حالا دیگر رسم شده است که ما هم برای نوزادهایمان میلاد می‌گیریم. این هنوز معلوم نیست چیست؟ سه سالش است، نه سالروزش است، حالا طوری نیست، می‌خواهید شیرینی بخورید، بخورید. ولی ارزش نیست. هجرت ارزش است. تاریخ ما هجری است. قرآن می‌فرماید: یک آیه می‌خوانم پنج و شش کلمه است. سه چهار موردش را می‌فهمید. همه یعنی فارس‌ها هم می‌فهمند. دو کلمه‌اش را من ترجمه کنم.  ادامه مطلب ...