متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن منبع: gharaati.ir

متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن منبع: gharaati.ir

درسهایی از قرآن با موضوع غیرت دینی

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,
درسهایی از قرآن با موضوع مرفّهین بی‌درد و بی‌تفاوت
غیرت دینی
تاریخ پخش: 04/09/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزانی که پای بحث هستند، بحث را زمانی گوش می‌دهند که امام عزیز دستور تشکیل بسیج را داد، کلمه‌ی بسیج را اگر در قرآن خواسته باشیم پیدا کنیم، لفظ «کافّه» است. کافه یعنی همه با هم! وقتی گفته شد که آمریکا دویست میلیون جمعیت دارد، گفتند: خوب در قرآن یک آیه داریم که بیست بر دویست پیروز است. این شعار قرآن و آیه قرآن است. بیست بر دویست پیروز است. عربی بیست را می‌دانید یعنی چه؟ «عِشرین» دویست چه می‌شود؟ «مأتین» «عِشْرُونَ صابِرُونَ یَغْلِبُوا مِائَتَیْنِ» (انفال/65) بیست تا آدم مقاوم بر دویست نفر پیروز می‌شوند. منتهی «عِشْرُونَ صابِرُونَ» صابر و صبر یعنی مقاومت کنید. امام دستور داد که یک ارتش بیست میلیونی، یک لشکر بیست میلیونی و دستور بسیج را داد.  خوب برکاتی هم داشته است. اگر مملکت ما بسیج نداشت، چون بسیج پشوانه سپاه است، امام فرمود: اگر سپاه نبود، کشور نبود،‌ سپاه و بسیج یکی است. برادر بزرگ‌تر و برادر دوم و برادر اول و...
1- شناخت مصادیق آیات قرآن در هر عصر و زمان
حالا من می‌خواهم یک آیه را برای شما تفسیر کنم که هم به بسیج بخورد، به عنوان یک مصداقش. این‌هایی را که من می‌گویم یک وقت کسی نگوید: آقای قرائتی، آیات قرآن را به افراد تطبیق می‌دهد. تطبیق اشکال ندارد. این تفسیر به رأی نیست. چون یک عده پای تلویزیون فنی نشسته‌اند، من یک دقیقه برای آن فنی‌ها بگویم. حالا یا استاد دانشگاه است. طلبه است. گاهی انسان به یک مناسبت یک آیه را می‌خواند. یک نمونه بگویم؟
امیرالمؤمنین می‌خواست به مکه برود، حاجی‌ها در مکه باید لباس‌هایشان را بکنند و لباس احرام بپوشند. لباس احرام لباسی است که دوخته نباشد، مثل حوله‌ی حمام، حوله‌ی سفید است. یک حوله به کمر می‌بندند، یک حوله هم روی دوش می‌اندازند، هیچ لباس دیگری هم نباید داشته باشند. نمی‌دانم، جوراب، لباس کوتاه، لباس بلند، لخت مادرزاد، مردها یک حوله... امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌خواست مکه برود، رفت بازار که لباس احرام بخرد، گفتند: چه عجب! گفت می‌خواهم مکه بروم، آمده‌ام لباس مکه بخرم، بعد حضرت این آیه را خواند، این آیه برای مکه نیست، آیه برای جنگ است. آیه این است: «وَ لَوْ أَرادُوا الْخُرُوج‏» (توبه/46) اگر این‌ها اراده خروج به جبهه داشتند، اگر رزمنده بودند، شجاع بودند، مرد جنگ بودند، «لَأَعَدُّوا» شمشیرشان را از قبل تیز می‌کردند. این آیه برای جبهه است. اگر این‌ها رزمنده بودند و جنگجو و مدافع بودند، باید شمشیرشان را تیز کنند. پس من هم که می‌خواهم به مکه بروم، باید لباس احرام بخرم. یعنی آیه‌ای که برای جنگ است، حضرت علی(ع) برای حج آورد. این را چه می‌گویند؟ یعنی آیه را از یک جا برداریم و جای دیگر بگذاریم. مصداق عوض می‌شود.  ادامه مطلب ...

درسهایی از قرآن با موضوع مرفّهین مؤمن و دردمند

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,
درسهایی از قرآن با موضوع مرفّهین بی‌درد و بی‌تفاوت

مرفّهین مؤمن و دردمند

تاریخ پخش: 27/08/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه! این بعدد ما احاط به علمه، چیز خوبی است. حالا شما عربی نمی‌توانی بگویی فارسی بگو. هر وقت می‌گویی: الحمد لله، بگو خدایا به اندازه‌ی علمت الحمدلله! علم خدا چیست؟ به گلبول‌ها، به سلول‌ها، به اتم‌ها، به ذرات، به شن‌ها،‌ به قطرات باران، به برگ درختان، علم خدا به همه چیز هست. وقتی گفتی الحمد لله رب العالمین، بعدد ما احاط به علمه! این الحمد لله میلیار میلیارد می‌شود. ولی اگر همینطور اگر بگویی الحمدلله یک الحمد لله است. الحمد لله رب العالمین، بعدد علمش! حالا چون این بحث دو سه روز به اربعین پخش می‌شود، و اربعین هم بهترین وقت زیارت امام حسین(ع) است، یا بهترین وقت است، یا بعد از شب عرفه بهترین وقت است. به هر حال از وقت‌های بسیار خوب برای زیارت است. زیارت امام حسین(ع) هم کربلا ندارد، کربلا ثوابش بیش‌تر است، ولی حالا ما که کربلا نیستیم، همین الان یک سلام می‌دهیم، می‌شود زیارت امام حسین(ع)! در آستانه اربعین پخش می‌شود، شما هم از پای تلویزیون یک سلامی بدهید. چطوری؟ اینطوری! «السلام علیک یا اباعبدالله، السلام علیک و رحمة الله و برکاته» یک سلام یک زیارت است. خدایا تمام کسانی که در طول تاریخ برای امام حسین(ع)، پیغمبر و اهل بیتش به نوعی خدمت کردند، در قالب عزاداری، یا در قالب چراغانی، در قالب اطعام، یا در قالب تبلیغ، هر کس هر طوری به اسلام و قرآن و اهل بیت خدمت کرده است، همه را با امام حسین(ع) محشور بفرما، نسل ما را تا آخر تاریخ بهترین شیعیان امیرالمؤمنین(ع) قرار بده. خوب این برای شب اربعین!
اما بحث ما...  در جلسه قبل بحث من این بود که افرادی که وضع مالی‌شان خوب است دو قسم هستند. باغیرت و بی‌غیرت! مرفهین بادرد، و مرفهین بی‌درد! حالا کاشان ما اینطور است، نمی‌دانم شهرهای دیگر به چه صورت است. حالا ما هم پنجاه سال پیش کاشان بودیم و یاد گرفته‌ایم، به کسی کاشی‌ها می‌خواستند حرف زشت بزنند، می‌گفتند: ای بی‌درد! اینجا هم می‌گویند؟ حالا هر کس هر طوری می‌گوید، کاشان ما اینطوری می‌گویند. ای بی درد! بی‌درد یعنی بی‌تفاوت! بی‌درد یعنی بی‌غیرت! انسان باید غیرت داشته باشد. من راجع به مرفهین باغیرت و مرفهین بادرد، صحبت می‌کنم.
1- اولین آیه‌ای که نوشته‌ام این است. بحث ما حدود چهل و پنجاه آیه‌ی قرآن است. خیلی هم لذت می‌برم. سر سفره‌ی قرآن می‌نشینم و یک بحثی را درمی‌آورم و می‌گویم بدون اینکه هیچ کتاب دیگری را بخوانم. البته روایات را هم می‌خوانم. قرآن و روایات. بحث‌های من از لابلای روزنامه‌ها و مقاله‌ها و تحلیل‌های سیاسی و این‌ها نیست. چون آن‌ها آفت دارد، معلوم نیست که راست است یا دروغ؟ ولی قرآن قطعاً راست است، روایات معتبر قطعاً راست است. یک سی چهل آیه را ده بیست موردش را در آن جلسه گفتم و ده بیست موردش را در این جلسه می‌خوانم، هر یک دقیقه‌ای شاید یک آیه بخوانم.
1- تاجران مؤمن و متعهد، مورد ستایش قرآن
آیه‌ی اول! قرآن یک آیه دارد می‌فرماید: «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ» (نور/37) می‌گوید یک مشت آدم‌هایی هستند، پولدار هستند اما آدم‌های خوبی هستند، چرا؟ تا اذان گفتند پول را کنار می‌گذارند. «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَیْعٌ» نه تجارت و نه بیع این‌ها را از خدا غافل نمی‌کند. من سراغ دارم آدم‌هایی را که تاجر شدند، و چهل سال وقت اذان مغازه را می‌بستند. رزق ما به زرنگی نیست. به اینکه نماز را عقب بیاندازیم نیست. شما نماز اول وقتت را برو بخوان، اگر رزقت باشد عصری یک کسی می‌آید و جنس را می‌خرد. اما اگر نماز خدا را به عشق مشتری کنار انداختی، ممکن است آن مشتری سر ظهر یک سودی به شما برساند، اما عصر چهار تا مشتری در مغازه می‌آید، علافت می‌کنند، جنس هم نمی‌خرند. ظهر برای مشتری خدا را کنار زدی، عصر هم خدا مشتری را از مغازه شما کنار می‌زند، می‌گوید: از این نخر و برو آنجا! برو آخر بازار و آخر خیابان! می‌گوید: حالا برویم و برگردیم. «رِجالٌ لا تُلْهِیهِمْ» این‌ها مرفهان با درد هستند.  ادامه مطلب ...

درسهایی از قرآن با موضوع بهره گیری از فرصت‌های زندگی

فروشگاه تی شرت محرم طرح عرشیان,فروش تی شرت محرم طرح عرشیان,فروش اینترنتی تی شرت محرم طرح عرشیان,فروش آنلاین تی شرت محرم طرح عرشیان,خرید تی شرت محرم طرح عرشیان,خرید اینترنتی تی شرت محرم طرح عرشیان,خرید پستی تی شرت محرم طرح عرشیان,خرید ارزان تی شرت محرم طرح عرشیان,خرید آنلاین تی شرت محرم طرح عرشیان,خرید نقدی تی شرت محرم طرح عرشیان,خرید و فروش تی شرت محرم طرح عرشیان,فروشگاه رسمی تی شرت محرم طرح عرشیان,فروشگاه اصلی تی شرت محرم طرح عرشیان,بهترین تی شرت محرم طرح عرشیان,


بهره گیری از فرصت‌های زندگی


تاریخ پخش: 22/07/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بیست و چند سال است توسط جمعی از فرهنگیان، قرآن دوستان، از روی درسهایی از قرآن چند تا سؤال درمی‌آورند، پایان بحث‌های درسهایی از قرآن تلویزیونی شب جمعه، این مسابقه برگزار می‌شود و به افرادی جوایزی داده می‌شود و با این کار تلویزیون را به عنوان یک کلاس که معلمش من هستم، طلبه‌ای ناچیز ولی محتوایش قرآن و روایات است، این 28 دقیقه را دل می‌دهند و کسی که دل بدهد خیلی چیز یاد می‌گیرد. من چند هزار ساعت در ماشین نشستم، چون دل ندادم هنوز رانندگی یاد نگرفتم. اگر بیست ساعت دل داده بودم الآن راننده شده بودم. این دل دادن خیلی مهم است. نسل نو به جای اینکه گوش بدهد، دل می‌دهد.
الآن از جگرفروش بپرسی مویرگ چیست؟ نمی‌داند. حال آنکه دائماً جگر پاره می‌کند و نگاهش به مویرگ است. اما این خواسته جگر را به سیخ بکشد برای مشتری. چون نخواسته بشناسد، نمی‌شناسد. نیم ساعت پای تلویزیون بخواهیم بفهمیم، خیلی چیز می‌شود یاد گرفت. من از تک تک دست اندر کاران تشکر می‌کنم. در این کار، آموزش و پرورش، خیرین و هرکسی که می‌تواند کمک کند، صدا و سیما، شهرداری، خود مردم، حساب کردیم سیصد میلیون تومان خرج سال این کار است. سیصد میلیون تقسیم بر سه میلیون بچه، در طول یک سال شاید خرج هر بچه یک تومان باشد. مسابقه از این ارزان تر روی کره‌ی زمین وجود ندارد. این هم از لطف خداست.
یک وقت من در مسجد الحرام نشسته بودم دعا می‌کردم. یک مرتبه گفتم: خدایا یک دعا یادم رفت. به من توفیق بده من ارزان‌ترین آدم‌های جمهوری اسلامی باشم. این دعای خوبی است. چون گاهی وقت‌ها افراد پولهای سنگین خرج می‌کنند، نتیجه کم است. سیصد میلیون، سه میلیون بچه نسل نو برای یک سال حساب کنید چقدر می‌شود. البته من نه پول می‌گیرم و نه پول می‌دهم. خود مسئولین این کار را می‌کنند. دست شما درد نکند.
1- برنامه امام سجاد علیه السلام در دوره خفقان بنی امیّه  ادامه مطلب ...

راه قرآن برای حل اختلافات خانوادگی(1)

راه قرآن برای حل اختلافات خانوادگی(1)
تاریخ پخش: 01/11/94
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
یک آمپول زن بود، این گاهی قاطی می‌کرد. سمت راست را پنبه می‌مالید، آمپول را سمت چپ می‌زد. حالا آن آمپول زن در مملکت ما چند میلیون شده است. قاطی می‌کنیم. جای دیگر می‌خارد، جای دیگر را می‌خارانیم. قاطی می‌کنیم. آن کسی که ما را خلق کرده است، می‌گوید: باید زود ازدواج کنید. زن و دختر باید عادت ماهیانه‌اش را در خانه شوهرش ببیند. لیسانس بت نیست. سربازی بت نیست. قرآن یک آیه دارد، فکر می‌کنم حفظ باشید.
1- همسر،‌ همچون لباس برای انسان
قرآن می‌گوید: «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ» (بقره/187) اگر ما به همین آیه عمل کنیم، خوب می‌شود. «هُنَّ لِبَاسٌ لَّکُمْ وَأَنتُمْ لِبَاسٌ لَّهُنَّ» حدود پنجاه نکته در این آیه هست. زن و شوهر لباس هستند. یعنی چه؟ خدا از اینکه می‌گوید: لباس هستند، چه می‌خواهد بگوید؟ می‌خواهد بگوید: لباس غنی و فقیر ندارد، فقیر هم باید لباس داشته باشد. ما می‌گوییم: نه! فعلاً برو و یک کاسبی پیدا کن، پولی، خانه‌ای، رهنی، زندگی‌ات که جور شد، حالا بیا و داماد شو! وقتی می‌گوید: لباس است یعنی چه؟ یعنی فقیر، فقیر، فقیر، هم باید لباس داشته باشد. و باید اگر کسی برهنه است، پولدارها بیایند و پول بدهند و لباس برایش تهیه کنند. ما به قرآن عمل نکردیم و حالا راه افتاده‌ایم که چه کار کنیم. والله بالله تالله، دانشگاه‌های دنیا هم مشکل را حل نمی‌کنند. روبروی چشمتان جانباختگان منا را دیدید! یمن را دیدید. بحرین را دیدید. سعودی را دیدید. و چهار سال انفجارهای در سوریه و عراق و افغانستان را دیدید. تمام دکترهای حقوق خفه شده‌اند. من در ذهنم بوده است که یک تابوت درست کنم. رویش بنویسند: دکترای حقوق! راهپیمایی کنند. از این به بعد دیگر نگویید: حقوقدانان! بگویید: مرحوم حقوقدانان! حقوقدانی در دنیا وجود ندارد. چون همه‌شان خفه شده‌اند، الا! یک الا می‌گوییم برای اینکه شاید یکی باشد. یعنی اینها در منا آدم نبودند؟ یمنی‌ها آدم نیستند؟ یک انفجار در پاریس را باید همه‌ی دنیا داد بزنند، صد انفجار در جای دیگر را همه ساکت باشند؟‌ اگر دنیای حقوق می‌خواست نجات بدهد، این‌ها یک عاروقی زده بودند. هیچ خاصیتی ندارند. وجودشان با عدمشان فرقی ندارد. خیلی از سیاسیون هم همینطور هستند. خیلی از روانشناس‌ها هم همینطور هستند. من دوستی دارم، او را می‌شناسم. پیش روانشناس رفته است، گفته است، با شوهرم چنین هستم، گفته است: طلاق بگیر! یکی دیگر بگیر! چنین می‌گوید: طلاق بگیر، مثل اینکه می‌گوید: آدامس بخور. اصلاً طلاق برای ما ساده شده است. در آمریکا طلاق گرفتن مثل تاکسی گرفتن در ایران است. قوانینی که درست می‌کنیم که هر چه مرد دارد، نصفش را به زن بدهد، زن می‌گوید: خیلی خوب! طلاق می‌گیرم و نصف مال را می‌گیرم. به هوای اینکه نصف اموال شوهرش را بگیرد، تقاضای طلاق می‌کند، نصفش را می‌گیرد، فکر می‌کند فردا صبح یک شوهر دیگر پیدا می‌شود. فکر نمی‌کند که ممکن است...
من در آمریکا ماه رمضان منبر می‌رفتم. جمعیتی انبوه زنان مطلقه و انبوه مردهای طلاق داده شده، این‌ها به هوای اینکه به پول برسند، طلاق می‌گیرند، نصف پول شوهرشان را می‌گیرند، شوهر ندارند، بعد می‌بینند که مسأله شوهر با پول حل نمی‌شود. اشتباه کرده‌اند. دنیا اشتباه کرده است و ما هم به دنبال دنیا هستیم. یک چند نفر باید آدم پیدا کنند، جگردار، جرأت‌دار، تمام قوانینی که ضد عقل است و ضد وحی است، کنار بگذارند و ما اصلاً کار به بین الملل نداشته باشیم. آقا وقتی شما تشنه هستی، خوب تشنه هستی.
حالا ببینیم قوانین بین الملل چه می‌گوید؟ بنده را دعوت کردند، هشتصد تا استاد دانشگاه در طرقبه، هتل طرقبه از همین ایران هم آمده بودند. من را هم برای سخنرانی دعوت کردند. گفتم: ‌موضوع چیست؟ گفتند: روانشناسی ازدواج است. گفت: تو را به حضرت عباس ازدواج روانشناسی می‌خواهد؟ آدم خودش نمی‌فهمم که چه وقت همسر می‌خواهد؟ بروید و فردا یک سمینار دیگر درست کنید. روانشناسی عطش! آدم نمی‌فهمد که چه وقت تشنه است؟ روانشناسی سرما! آدم نمی‌فهمد که سرما است؟ آخر بدیهیات روانشناسی نمی‌خواهد. یک کسی گفته است که ان‌شاء‌الله خیر از عمرت نبینی، خیر از پولت نبینی، هی سمینار، سمینار، دکتر حقوق، دکتر روانشناس، آخرش هم این بلایی می‌شود که دنیا در آن مانده است و ما هم به دنبال آن هستیم و می‌بینیم خودش در آن مانده است. باید برگردیم.
یک آیه‌ای را من برایتان امروز تفسیر می‌کنم. تا ببینید چقدر تا به الان کلاه سرمان رفته است. صلواتی بفرستید. 

برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید


تمثیلات درباره امام زمان علیه السلام

 

تمثیلات درباره امام زمان علیه السلام

تاریخ پخش: 02/11/93
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
به مناسبت ماه ربیع‌الاول که ماه آغاز امامت امام دوازدهم هست من لابلای حرف‌هایم مثل‌هایی راجع به امام زمان زدم. چون از الطافی که خدا به من کرده این است که قدرت تمثیلم بالاست و خیلی از چیزهای مشکل را با یک مثل حل می‌کنم. خود  خدا هم در قرآن زیاد مثل زده است.
مثل‌هایی که راجع به امام زمان زدم را از نوشته‌های ما از کامپیوتر درآوردند و به من دادند و گفتند: شما این مثل‌ها را زدی. این مثل‌ها را هر کدام در جایی به وقتی زدم. اما این مثل‌ها را درآوردند و جزوه کردند و من گفتم این چیز خوبی است برای مردم بگویم.
1- جایگاه تمثیل در قرآن و روایات
در قرآن حدود چهل بار کلمه مثل به کار رفته شده است. در هر چیزی مثل، معقول را ملموس می‌کند. دور را نزدیک می‌کند. پیچیده را باز می‌کند. مثلاً اگر بگویی: دانشمند بی‌عمل مثل الاغی است که بارش کتاب باشد. همه می‌فهمند! چیزی نیست که پیچیده باشد. الاغ در همه دنیا هست. کتاب در همه دنیا هست. الاغی که کتاب بارش باشد مثل با سوادی است که به علمش عمل نکند.
معیارها هم همینطور است. مثلاً می‌گوید: آب کر چند وَجب! هرکسی وجبش باشد، نمی‌گوید: چند سانتی‌متر که حالا بگویی: متر از کجا بیاورم. نماز صبح هنگام طلوع، غروب خورشید، چقدر صورتم را بشویم. نمی‌گوید: چند سانت در چند سانت! می‌گوید: از اینجا که مو روییده، هرکسی می‌داند کجاست. عرضش چقدر است؟ بین شصت و انگشت وسط! چه وقت روزه بگیریم؟ ماه را دیدی، فردا عید است. روزه نگیر، ماه را دیدی ماه رمضان است. «صم للرؤیه و افطر للرؤیه» یعنی ملاک‌های اسلام عموماً طبیعی است.

چقدر راه برویم اگر آب نبود حق تیمم داریم؟ می‌گوید: به اندازه پرتاب دو سنگ، دو سنگ را که پرتاب می‌کنی، از چهار طرف دو پرتاب، به اندازه دو پرتاب اگر رفتی آب نبود، حق داری تیمم کنی. خیلی مثل‌های ملموس... گاهی وقت‌ها آدم یک مثل می‌زند که اگر فیزیک دان نباشد، نمی‌فهمد. بعضی مثل‌ها اگر آخوند نباشد نمی‌فهمد. فقط در دنیای آخوندهاست. بعضی مثل‌ها در دانشگاه مثل است. غیر دانشجو نمی‌فهمد. مثل‌های قرآن طبیعی و فطری است و تاریخ مصرف هم ندارد. می‌گویند: ما سی سال گناه کردیم چرا قرآن می‌گوید: «خالِدینَ فیها» (نساء/57) تا ابد بسوزید. ما سی سال گناه کردیم، 50 سال گناه کردیم، چرا می‌گوید: «خالِدینَ فیها»؟ یک مثل مشکل را حل می‌کند. شما یک لحظه با چاقو در چشمت بزن تا ابد کور هستی. گناه شما یک ثانیه است. چاقو می‌زنی، کوری تا آخر عمر است. یعنی می‌شود انسان با یک لحظه خلاف تا ابد پاگیر شود.

 
ادامه مطلب