متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن منبع: gharaati.ir

متن درسهای از قرآن

درسهای از قرآن منبع: gharaati.ir

درسهایی از قرآن با موضوع علم آموزی، استکبار ستیزی

,جواب درسهایی از قران, پاسخ درسهایی از قرآن, جواب درس هایی از قران, پاسخ درس هایی از قران, جواب درس هایی از قرآن, پاسخ درس هایی از قرآن, پاسخ درسهایی از قران, جواب درسهایی از قرآن, درسهایی از قرآن, درسهایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درسهایی از قرآن, درس هایی از قران, جواب درسهایی از قران این هفته, درسهایی ازقران, درس هایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قران, پاسخ سوالات درسهایی از قران, جواب سوالات درس هایی از قران, جواب سوالات درسهایی از قران, جواب مسابقه درسهایی از قرآن, پاسخ سوالات درس هایی از قرآن, درسهایی از قرآن جواب, پاسخ درسهایی ازقران, جواب درسهایی ازقران, سوالات درسهایی از قرآن, جواب سوالات درس هایی از قرآن, پاسخنامه درسهایی از قرآن, پاسخ درسهایی ازقرآن,

فروشگاه کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروش کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروش اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروش آنلاین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,خرید کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,خرید اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,خرید پستی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,خرید ارزان کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,خرید آنلاین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,خرید نقدی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,خرید و فروش کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروشگاه رسمی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروشگاه اصلی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,بهترین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,،فروشگاه کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروشگاه اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna جدید,خرید کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna جدید,خرید اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna جدید,خرید پستی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna جدید,خرید ارزان کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna جدید,خرید با تخفیف کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna اصل,خرید کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna اصل,خرید اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna اصل,خرید پستی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna اصل,فروش کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna اصل, فروش کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید مدل جدید کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, قیمت کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, مدل کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروشگاه کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, تخفیف کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروش ویژه کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروش انلاین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروش پستی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید حراجی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید پستی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروشگاه کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, تخفیف ویژه کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروش کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروش اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید آنلاین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, ارزان سرای کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, تخفیف قیمت کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروشگاه اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروش آنلاین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروش نقدی اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید ارزان کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروشگاه آنلاین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید باتخفیف کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروشگاه ویژه کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروش محدود اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, فروشگاه پستی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید نقدی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید عمده کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, تحویل درب منزل کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, جدیدترین مدل کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید عمده کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید نقدی جدیدترین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, خرید استثنایی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna, قیمت خرید, فروشگاه کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروش کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروش اینترنتی کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,فروش آنلاین کفش ساق دار دخترانه پوما مدل Rihanna,

علم آموزی، استکبار ستیزی
تاریخ پخش: 13/08/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
شب جمعه‌ای که عزیزان بحث را پای تلویزیون می‌بینند، شب جمعه سیزده آبان پای بحث نشسته‌اند، که چند تناسب هست. یکی روز دانش‌آموز است. یکی تسخیر لانه‌ی جاسوسی است، یکی هم به مناسبت امام باقر(ع) است. من یک بار دیگر از روی تقویم ببینم. بله! تولد امام باقر(ع) است. تسخیر لانه‌ی جاسوسی، یورش مأموران به دانشگاه و شهادت دانش‌آموزان و روز دانش‌آموز.
1- شکافتن علم، نه ترجمه علوم دیگران
اما امام باقر(ع)، برای هر کدام چند دقیقه‌ای صحبت می‌کنم. کلمه باقر را کسی می‌داند به چه معناست؟ یعنی شکافنده، این کلمه شکافنده یعنی چه؟ بسم الله الرحمن الرحیم! موضوع به مناسبت تولد امام باقر(ع) یک! دوم به مناسبت تسخیر لانه‌ی جاسوسی، سوم روز دانش‌آموز! کلمه‌ی باقر یعنی شکافنده، خیلی از درس‌هایی که ما می‌خوانیم شکافنده نیست، محفوظات است و آبکی است. من دیشب یادداشت می‌کردم، شکافنده علم یعنی چه؟ یعنی تقلیدی نیست. امام باقر(ع)، باقر به معنای شکافنده! نوک کشتی آب را می‌شکافد. نوک هواپیما هوا را می‌شکافد، اینکه باقر می‌گویند، ‌یعنی علم را بشکاف، از درونش چیزی دربیاور. الان بسیاری از علم‌ها تقلیدی است. یک کسی یک کاری انجام می‌دهد، شما هم نگاه می‌کنی و مثل آن را انجام می‌دهی، کپی‌اش را برمیداری. تقلید نباشد. نه ترجمه! خیلی از کتاب‌های دانشگاهی ما ترجمه کتاب‌های دیگر است. یک وقتی مقام معظم رهبری فرمود: ما گفتیم تولید علم، نگفتیم تولید مقاله! نه حفظ! حفظ می‌کند. نه آموزش ماشینی، آموزش ماشینی! بعضی از آموزش‌ها ماشینی است. زمان شاه یک بچه‌ای را شنیدم که به عنوان بچه نابغه در تلویزیون آوردند، گفتند چهل کشور را بگویید، پایتختش را می‌گوید. مثلاً می‌گفتند: فرانسه فوری می‌گفت: پاریس! انگلستان، فوری می‌گفت: لندن! مالزی، کشورش را می‌گفت. هندوستان پایتختش را می‌گفت. به ایران که رسید، گفتند: کشور عزیز ما نتواست بگوید: تهران، چرا برای اینکه در آموزش گفته بودند، ایران تهران، کلمه‌ی ایران را برداشتند و گفتند: کشور ما، دیگر قاطی کرد. گرفتید چه می‌گویم؟ این را آموزش ماشینی می‌گویند. با هم بگویید. یعنی همان لفظ را... مثل کامپیوتر‌ها، کامپیوتر را ما یک بار رفتیم و گفتیم که از کامپیوتر ببینیم والدین کجاست. والدین! یعنی پدر و مادر، آمد که «رئیس الملة والدین» رئیس مردم و رئیس دین، چون والدین هم مثل والدین است. این آموزش ماشینی است. یعنی همان قالب را بلد است، یک خورده تکانش بدهی... مثل نمازی که ما می‌خوانیم، قل هو الله می‌خوانیم، یک سوره دیگر بخوانیم قاطی و پاتی می‌کنیم. آدم هست ریشش هم سفید شده است، سوره «قُل یا أَیُّهَا الْکافِرُون‏»، «وَ لا أَنا عابِدٌ ما عَبَدْتُّمْ» (کافرون/4) «وَ لا أَنْتُمْ عابِدُونَ ما أَعْبُدُ» (کافرون/5) را قاطی و پاتی می‌کند. خیاط آن است که به هر حال...  ادامه مطلب ...

گشایش‌های الهی، در زندگی اهل ایمان 06/03/95

 

گشایش‌های الهی، در زندگی اهل ایمان
تاریخ پخش: 06/03/95
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
در این نیم ساعت بحثمان این است که اسلام بن بست ندارد. یعنی اگر بفهمیم که درها بسته نیست، دنیا به آخر نرسیده است، شد، شد، نشد، نشد! خیلی فکر نکنیم که حالا اگر این گروه مذاکره کننده، در مذاکراتشان چند بار به آن گروه پنج به اضافه یک گفتند که حالا خیلی هم گردن‌کلفتی نکنید، دنیا بن بست ندارد. افرادی که مثلاً فکر می‌کنند باید طلاق بگیرند. فکر می‌کنند باید خودکشی کنند. فکر می‌کنند باید به سیگار و شراب پناه ببرند. فکر می‌کنند که یک حادثه‌ای رخ داده است، در ذوقشان خورده است، پولشان رفته است، جانشان رفته است، حتی آبرویشان رفته است. این‌ها فکر می‌کنند که دیگر به آخر خط رسیده‌اند. موضوع بحث من این است که دنیا، یعنی اسلام بن‌بست ندارد. این عنوان بحث ما است.
1- پذیرش توبه از گناهان کوچک و بزرگ
بسم الله الرحمن الرحیم. اسلام بن‌بست ندارد. راه باز است. برای همه راه باز است. نمونه‌هایی را از قرآن برای شما بگویم.
برای هر گناهی توبه است. حتی کسانی که خدا را رها کردند و به سراغ گوساله رفتند. خیلی بد است. دیگر از این بدتر نمی‌شود. حضرت موسی بنا بود سی روز برود کوه طور برای مناجات. تورات بیاورد. سی روز که تمام شد، ده روز هم تمدید کردند. گفتند:‌ سی روز چهل روز بشود. در این ده روز یک هنرمند مجسمه ساز به نام سامری بود. طلاها را گرفت و از این طلاها یک گوساله درست کرد. طوری هم درست کرد که اگر باد به او می‌خورد، مثل این سوتک‌ها و سوت‌هایی هست که در زمین ورزش، فشار هوا به آن می‌آید و سوت می‌زند، این وقتی هوا با فشار وارد گوساله می‌شد، این ور ور می‌کرد. «عِجْلًا جَسَدًا لَّهُ خُوَارٌ» (طه/88) گفت: «هَـٰذَا إِلَـٰهُکُمْ» اصلاً خدایی که می‌خواهید، همین گوساله است. «وَإِلَـٰهُ مُوسَىٰ» خدای موسی هم همین گوساله است. عده‌ای هم رفتند و گوساله پرست شدند که قرآن می‌گوید: «ثُمَّ اتَّخَذْتُمُ الْعِجْلَ» (بقره/51) یعنی خدا را... در عین اینکه خدا را رها کردند و رفتند سراغ مجسمه گوساله، قرآن می‌گوید: «ثُمَّ عَفَوْنَا عَنکُم مِّن بَعْدِ ذَٰلِکَ» (بقره/52) با اینکه گوساله پرست شدید، باز هم من شما را می‌بخشم. یعنی چه؟ یعنی بن بست نیست. «إِنَّ اللَّـهَ یَغْفِرُ الذُّنُوبَ جَمِیعًا» (زمر/53)
حتی گاهی وقت‌ها بدی‌ها تبدیل به خوبی‌ها می‌شود. حتی در قرآن یک آیه داریم که می‌فرماید: «یُبَدِّلُ اللَّـهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» (فرقان/70) من این را وقتی می‌خواهم مثال بزنم، می‌گویم مثال باغچه! در باغچه آب کثیف فرو می‌رود و گل بیرون می‌آید. همان خدایی که سیئات را تبدیل به حسنات می‌کند. آب کثیف پایین می‌رود، در خانه‌های خودمان، در این چاه زباله می‌رود، چند متری‌اش آب زلال بیرون می‌آید. نه فقط خدا «یُبَدِّلُ اللَّـهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» زمین «یُبَدِّلُ اللَّـهُ سَیِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ» است. بن بست نیست. فکر نکنیم که نه! من دیگر آب از سرم رد شده است. من دیگر آبرویم رفته است. من دیگر در درس خواندن موفق نمی‌شوم. من دیگر از وقتم گذشته است. همین طور تا به یک کسی می‌گویی... ما چندهزار نفر داشته باشیم در ایران که از کلاس سوادآموزی به دیپلم رسیدند، دیپلم که چیزی نیست، به لیسانس رسیدند، بالاتر از لیسانس، فوق لیسانس شدند، پزشک شدند. جزء مدرسین حوزه‌ی علمیه‌ی قم شدند، آیت الله شدند. کسی نباید بگوید که از من گذشته است. این کلمه‌ی از من گذشته است را کنار بگذاریم. بن بست نیست. 
برای دیدن ادامه مطلب گشایش‌های الهی، در زندگی اهل ایمان  اینجا را کلیک کنید

درسهایی از قرآن با موضوع توقعات بجا و نابجا (2) 13/12/94

توقعات بجا و نابجا(2)
تاریخ پخش: 13/12/94
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحث توقع را داشتیم و در این جلسه می‌خواهیم درمان توقع را به همراه مطالب دیگری بگوییم.
درمان توقع چیست؟ قرآن می‌گوید: ای پیغمبر! چشمت را به زرق و برق دیگران نینداز. «وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» (طه/131) چشم‌هایت را! «وَلَا تَمُدَّنَّ» مد یعنی کشیده. یعنی طولانی نکن، یعنی به زرق و برق دنیا که رسیدی همینطور مات زده نشو. خیره نشو. «وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ إِلَىٰ مَا مَتَّعْنَا» (طه/131) اگر ما افرادی را کامیاب کردیم، و یک چیزهایی به آن‌ها دادیم.
1- دوری از نظر به اموال دیگران
 تو همینطور نسبت به زرق و برق بهت زده نباش. «وَلَا تَمُدَّنَّ عَیْنَیْکَ» آیه‌ی دیگر می‌فرماید: «وَلَا تَتَمَنَّوْا مَا فَضَّلَ اللَّـهُ بِهِ بَعْضَکُمْ عَلَىٰ بَعْضٍ» (نساء/32) اگر یک چیزی به یک کسی دادیم، به تو ندادیم، تو به آنچه خدا داده است، راضی باش. چون ما نمی‌دانیم، پشت این نعمت‌ها چیست؟‌ گاهی وقت‌ها یک ماشین با یک سرعتی می‌رود، یک ماشین ناراحت است که چرا ماشینش مثل آن ماشین نیست. بعد می‌بینی که... بگذار ببینیم که کدام یک به نتیجه می‌رسند؟ یک مثالی در ایران است که می‌گویند: جوجه‌ها را باید آخر پاییز شمرد. خیلی از این‌ها که رشد اقتصادی بالایی می‌کنند، بعد چنان سرنگون می‌شوند. رانندگی‌های کذایی چه تصادف‌هایی را ایجاد می‌کنند. خیلی چشم ندوزید. یک نفر خوشگل‌تر از شماست، نگو خوشا به حالت! ممکن است آن فرد خوشگل مشکلاتی در زندگی‌اش داشته باشد، که آن آدم زشت نداشته باشد. به کسی خوشا به حالت نگویید. هر چه خدا به شما داده است...
منتها کوتاهی هم نکن،‌ بگویی پس من دنبال کار نمی‌روم، دنبال تلاش نمی‌روم. شما مقداری که می‌توانی سعی کن. «وَأَن لَّیْسَ لِلْإِنسَانِ إِلَّا مَا سَعَىٰ» (نجم/39) سعی خودت را بکن، حالا شد، شد، نشد! نشد! نگوییم تو بی‌عرضه بودی. تو بی‌هنر بودی. توان خودتان را کم نگذارید. هر چقدر می‌توانید تلاش کنید. قرآن می‌گوید: کاری که می‌کنید، حقش را انجام دهید. «وَجَاهِدُوا فِی اللَّـهِ حَقَّ جِهَادِهِ» (حج/78) «اتَّقُوا اللَّـهَ حَقَّ تُقَاتِهِ» (آل‌عمران/102) «یَتْلُونَهُ حَقَّ تِلَاوَتِهِ» (بقره/121) یعنی کاری که می‌کنید نمره‌ی بیست باشد. حالا اگر نمی‌شود نمره‌ی بیست باشد، لااقل نمره‌ی هجده باشد. «فَاتَّقُوا اللَّـهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ» (تغابن/16) «وَأَعِدُّوا لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم» (انفال/60) «فَاقْرَ‌ءُوا مَا تَیَسَّرَ‌ مِنَ الْقُرْ‌آنِ» (مزمل/20) یعنی کم نگذارید. در تلاش، تحصیل، پژوهش، تحقیق، کار، مشورت، شما کم نگذارید. اما گاهی وقت‌ها من کوتاهی نکرده‌ام، اما نشد، خوب نشد که نشد. به یک زرق و برق‌هایی خیره نشوید.
گاهی نگاه به ضعفا کنید. زن و شوهر در خانه نشسته‌اند، فلانی مبلمانش چه شد، ماشینش چه شد، خانه‌اش چه شد، چه شد، چه شد، چه شد! مرتب این‌ها را می‌گوید که شوهر را وادار کند برود از بانک‌ها وام بگیرد، وام می‌گیرد باید سود بدهد، سود که داد ورشکست می‌شود، بدهکار می‌شود. خانه ساخته است بفروشد، روی دستش می‌ماند، نشده است، ورشکست می‌شود. همدیگر را تحریک می‌کنند. به ضعفا نگاهی بکنیم. چقدر خانواده شهید داریم؟‌ جوان داد.
2- دوری از توقعات نابجا در ازدواج فرزندان
این پسر رفته است با موردی که مادرش راضی نیست ازدواج کرده است. حالا ادب اقتضاء می‌کند، حق مادر اقتضاء می‌کند که انسان ازدواجش را به مادر بگوید. حالا این پسر رفته و خودش یک زن انتخاب کرده است. پسر کار خوبی نکرده است. آقازاده‌ای که بدون مشورت با پدر و مادرش خودش انتخاب می‌کند، این نمک به حرامی کرده است. یعنی کار بدی کرده است. بیش از کار بد، بی‌ادبی کرده است، به والدینش احترام نگذاشته است. پسر را می‌گویم. اما اینطور هم نیست که حالا که بدون اجازه من رفتی با فلانی ازدواج کردی، یک: طلاق! دو: ‌از خانه بیرون برو! سه:... اصلاً این مادر کودتا می‌کند. خانم: مسلمان هستی یا نه؟ قرآن کتاب آسمانی ما هست یا نه؟ پیغمبر(ص) را قبول داری یا نه؟‌ چهارده معصوم(ع) را قبول داری یا نه؟ پیغمبر، خدا و چهارده معصوم می‌گویند پسر می‌تواند برود و داماد شود. ادب، اخلاق، وجدان اقتضاء‌ می‌کند، پسر با پدر و مادر مشورت کند، حالا اگر پسر بی‌ادبی و بی‌وجدانی کرد، می‌توانید از خانه بیرونش کنید؟‌ شما می‌توانید نفرینش کنید؟‌ ان‌شاء‌الله جنازه‌ات را برای من بیاورند. که چه؟ ‌چرا نفرین می‌کنی؟ آخر بدون اجازه من رفته است و ازدواج کرده است. خوب کار بدی کرده است. اما اگر هر کس کار بدی کرد. می‌شود نفرینش کرد؟‌ بعضی از ما مسلمانِ مسلمانِ مسلمانِ مسلمانِ نیستیم. می‌گویم من! من باید برای پسرم... من آرزو داشتم که این پسر وقتی داماد شد به من بگویند مادر داماد! من این یک پسر را داشتم. من دو تا پسر بیش‌تر نداشتم. بقیه‌ی پسرهایم با اجازه من بود. نمی‌دانم این یکی چرا با اجازه‌ی من نشد. همینطور یک چیزهایی را می‌بافیم. نزد خودمان با توقعمان یک بافته‌هایی را فکر می‌کنیم.
3- حکومت مرد در خانه، نه تحکّم و زورگویی
حالا که شوهر است، حق تحکم دارد؟ مرد در خانه حق تحکم ندارد. حق حکومت دارد. این آیه را بعضی‌ها بد معنا نکنند. من دیدم جوانی را با خانمش گرفتار شده بود، گفت: به خانمم می‌گویم آب بده، می‌گوید: خودت بردار بخور. مگر قرآن نمی‌گوید: «الرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّسَاءِ» (نساء/34) نگفته است که زنان کلفت تو هستند. بله اگر زن آب به دست شوهرش بدهد، مهر این خانم در دل شوهرش بیش‌تر می‌شود. کار کار خوبی است، خانم آب بدهد، مرد آب بدهد، به خانمش! این لیوان آب را تعارف کنم، این کار خوبی است. اما اگر این کار را نکردیم، اینطور نیست که حالا بگوییم:‌ نه! ما با ایشان سازگار نیستیم. «الرِّ‌جَالُ قَوَّامُونَ» او باید کلفت من باشد. اینطور نیست.
آدمی که توقع دارد، خودش را می‌سوزاند و هر کس هم که با او باشد را می‌سوزاند. کسی که توقع اضافه دارد... ایشان عمره رفت، ولی با من خداحافظی نکرد. حجش در سرش بخورد. حاج خانم، اگر یک کسی با شما خداحافظی نکرد، می‌شود گفت که حجش در سرش بخورد؟ تو چه مسلمانی هستی؟ بعضی از زن‌های مذهبی را آدم نگاه می‌کند، خانواده‌ی مذهبی هستند، حرف‌هایی می‌زنند که هیچ کافری نمی‌زند. تسلیم باشیم. آن مقداری که خدا گفته است، انجام دهیم. حالا اگر خدا به یک کاری اجازه داد، دیگر شما کوتاه بیا. نگاهی به ضعفا بکنیم.
سابقه‌تان یادتان نرود. شما چقدر توقع دارید؟ دولت باید دبستان بسازد، برای گروهی نساخته است، برای شما دبیرستان ساخت، دانشگاه ساخت، حالا شما تحصیل‌کرده هستید. شما به دولت بدهکار هستید، یا از دولت طلبکار هستید؟ یک فوق لیسانس، یک دکتر، یک لیسانس وقتی از دولت توقع دارد، می‌گوید دولت برای ما ایجاد اشتغال کند. خوب! می‌گوییم:‌ چرا؟ می‌گوییم: آخر ما لیسانس هستیم. می‌گویم:‌ خوب دولت داده است و خورده‌اید و لیسانس شده‌اید. برای بعضی‌ها... ما وقتی شاه رفت، پنجاه درصد مردم ما تقریباً بی‌سواد بودند. حالا الحمدلله بعضی جاها تا نود و پنج شش درصد باسواد شده‌اند. نصف مردم بی‌سواد بودند. خوب این‌ها از روستا کم گذاشته‌اند و در شهر دانشگاه ساخته‌اند، شما لیسانس گرفته‌اید. پس دولت داده است خورده‌اید و لیسانس شده‌اید. حالا تو باید پس بدهی، یا باید باز هم بگیری؟ حالا چون من لیسانس هستم، باز هم بدهید بخورم. به گذشته‌های خودمان نگاه کنیم. یادمان می‌رود که زندگی‌مان چگونه بوده است.
خدا به پیغمبر می‌گوید: پیغمبر! یادت نرود. «أَلَمْ یَجِدْکَ یَتِیمًا فَآوَی» (ضحی/6) یادت می‌آید یتیم بودی؟‌ راه به جایی نداشتی، «فَآوَی» من به تو مأوی دادم. «وَوَجَدَکَ ضَالًّا فَهَدَىٰ» (ضحی/7) یادت می‌آید گیج بودی من به تو راهنمایی کردم؟ «وَوَجَدَکَ عَائِلًا فَأَغْنَىٰ» (ضحی/8) یادت می‌آید پول نداشتی من به تو پول دادم؟‌ گاهی انسان باید یادش باشد، توقعش کم می‌شود. زندگی ساده‌ی دیگران را ببیند، توقعش کم می‌شود. نگاهی به گذشته‌ها، نگاهی به سابقه‌ی خودمان...
بحثمان چیست؟ ‌بحثمان این است که چه کنیم که جلوی توقع را بگیریم. موضوع این است. درمان توقعات! یک، دو، سه، چهار تا هشت! به زندگی دیگران خیره نشویم. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

توقعات بجا و نابجا (1) 29/11/94

نود 32
توقعات بجا و نابجا(1)
توقعات بجا و نابجا(1)
تاریخ پخش: 29/11/94
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
بحثی راجع به توقعات نابجا یا توقعات بجا داریم. نزد خیلی‌ها که می‌نشینیم، ناله می‌کند، بعد می‌بینیم ته ناله‌اش یک توقعی دارد.  همه هم با کم و زیادش گرفتار هستیم. توقع بجا یا نابجای همسر از همسر، پدر و مادر از فرزند، فرزند از پدر و مادر، مردم از دولت، دولت ازمردم، این بحث توقع را من امروز می‌خواهم بازش کنم. خیلی هم بحث مهمی است. همه مشکلات هم سر همین است. بسیاری از مشکلات. و ما در مقابل این توقعات باید چه کنیم؟
اولین مشکل خود شیطان است. توقع داشت می‌گفت: من به آدم سجده نمی‌کنم، چون نژاد آدم از خاک است، نژاد من از آتش! من چون نژادم برتر است، به او سجده نمی‌کنم. خوب این از آن ریشه‌ی ریشه شروع کنیم.
1- توقع نابجای فرشتگان از انسان
وقتی خدا به فرشته‌ها گفت می‌خواهم خلیفه خلق کنم، به نام انسان، گفتند: خدایا ما تسبیح می‌کنیم، تو را «وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِکَ وَنُقَدِّسُ لَکَ» (بقره/30) ما تو را تقدیس می‌کنم، تسبیح می‌کنیم، ما بنده تو هستیم، تو را عبادت می‌کنیم. این بشر خونریز است، از خیر این بگذر. خلقش نکن. یعنی فرشته‌ها هم، چنین تصور می‌کردند که چون عبادتشان بیش‌تر است، این‌ها هم نزد خدا خیلی مقرب هستند. و انسان را تحقیر کردند، ولی خوب خدا با یک نمایشی نشان داد که ولو شما عبادتتان بیش‌تر است، ولی انسان یک ظرفیتی دارد که ظرفیتش از ظرفیت شما... «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ کُلَّهَا» خداوند همه علوم را به آدم نشان داد، بعد به آدم گفت این علوم را مطرح کن، حضرت آدم علوم را که مطرح کرد، گفتند: ما این اطلاعات بشری را نمی‌توانیم داشته باشیم. علم بشر بیش از ما است.
اینکه انسان گاهی اوقات فکر می‌کند که من فوق لیسانس هستم، زشت است قالی ببافم، فوق لیسانس هستم، نجاری بروم؟ یک توقعی پیدا شده است، یک مدرکی گرفته است، این مدرک نمی‌گذارد دنبال کار برود. توقعش این است که دولت استخدامش کند. دولت هم نمی‌تواند هفت میلیون لیسانس و فوق لیسانس و دکتر را استخدام کند. وقتی نمی‌تواند، استخدام کند، در خانه می‌نشیند و به زمین و زمان دری وری می‌گوید. افسرده می‌شود، دری وری می‌گوید. ضد انقلاب می‌شود، بعضی‌هایشان معتاد می‌شوند، بعضی‌هایشان به گناه گرفتار می‌شوند، انواع گناه‌ها، خلافکاری می‌شوند، این در ذهنش این است که من نباید کار بکنم، می‌خواهم کار نازک بکنم و نان کلفت بخورم. یعنی اگر کارگری بروم باید کار کلفت بکنم، نان نازک بخورم. این توقعاتی که ما داریم، خیلی مهم است.
برادران یوسف چرا یوسف را در چاه انداختند؟ می‌گفتند که «لَیُوسُفُ وَأَخُوهُ أَحَبُّ إِلَىٰ أَبِینَا مِنَّا» (یوسف/8) چرا بابای ما یوسف را از ما بیش‌تر دوست دارد؟‌ »وَنَحْنُ عُصْبَةٌ» ما جمع قوی هستیم، یوسف یک بچه است. چرا یک پسر سیزده چهارده ساله را بیش‌تر از ما آدم‌های درست... ما ده دوازده تا برادر صد و بیست کیلویی هستیم، چرا آن سیزده ساله را دوست دارد؟‌ «وَنَحْنُ عُصْبَةٌ» این خلاف توقعشان بود. به کجا کشیده شد، به حسادت. برادر را در چاه بیاندازند. از چاه در بیاید و زندان بیفتد. همه‌ی مشکلاتی که برای یوسف پیش آمد برای این بود که در ذهن برادران این بود که ما بهتر هستیم. این همینطور از آن‌جا شروع می‌شود، تا الان آمریکا می‌گوید مثلاً باید اسراییل، یا اسراییل یا آمریکا یا بعضی از کشورها، می‌گویند: ما باید فلان امکانات را داشته باشیم،  کشورهای دیگر نداشته باشند. اینکه ما برتریم ما بهتریم... الان هر صنفی، مثلاً فرض کنید که ممکن است فکر کند که بهترین است. بالاخره این مشکل دارد.
2- توقع نزول قرآن بر صاحبان نام و ثروت
قرآن که نازل شد، یک عده گفتند: قرآن بر پیغمبر نازل شده است؟ این بچه یتیم بود، این همه بچه تاجر و بچه پولدار، چرا قرآن بر این نازل شده است. قرآن می‌فرماید: «لَوْلَا نُزِّلَ هَـٰذَا الْقُرْ‌آنُ عَلَىٰ رَ‌جُلٍ مِّنَ الْقَرْ‌یَتَیْنِ عَظِیمٍ» (زخرف/31) چرا قرآن بر یک آدمی نازل نشد که یا طائف باشد، یا مکه باشد، پولدار باشد، چرا قرآن بر آدم‌های سرشناس نازل نشد؟‌
توقعات خیلی ریشه دارد، در شیطان در ملائکه، در...
حضرت نوح گفت: خدایا پسرم غرق نشود. فرمود:‌ پسر تو با بقیه فرقی نمی‌کند. «إِنَّهُ لَیْسَ مِنْ أَهْلِکَ» (هود/46) توقعش این بود که حالا مثلاً پیغمبر است، پسرش هدایت شود. خوب وقتی گوش نداد... زن لوط نابود شد، چون کافر بود. زن نوح نابود شد چون کافر بود. پسر نوح...
مسأله توقع خیلی زیاد است. یک کسی مثلاً حرف می‌زند، می‌گوید آقا ما مهندس این مملکت هستیم، ببخشید!!! مهندس هستید یعنی چه؟ خوب حالا مهندس هستید، فعلاً کار نیست. یک کار دیگر. آخر من برای مهندسی چهار سال درس خوانده‌ام. بابا چهار سال که چیزی نیست. من چند دفعه اخیراً حساب کرده‌ام که این چهارسالی که دانشجوها درس می‌خوانند، حساب کرده‌ام که از این چهار سال چند ماه می‌شود. در این چهار سال چهارتا سه ماه تعطیل هستند. چهار سه ماه دوازده ماه. یعنی دانشگاه تابستان‌ها تعطیل است. در چهار سال یک سالش تابستان است. پس می‌ماند سه سال! هر سالی پنجاه و دو جمعه دارد، تعطیل است. پنجاه و دو پنجشنبه هم، تعطیل است. یعنی سالی هم صد و چهار روز پنجشنبه و جمعه است. چهارسال یعنی چهارصد و شانزده روزش هم پنجشنبه و جمعه است. البته بعضی از پنجشنبه و جمعه‌ها با تابستان تطبیق می‌شود، آخرش کم می‌کنیم. تقریباً با کم و زیادش یک سالش تابستان است، یک سالش هم پنجشنبه و جمعه است. می‌شود دوسال! دو سال هر سالی، چهار سالی که درس می‌خوانند، چهار تا بیست روز تعطیل است، بین ترم می‌گویند. یعنی هشتاد روزش هم بین ترم است. چهار تا بیست روزش هم عید نوروز است. هشتاد روزش عید نوروز است، هشتاد روز هم... می‌شود صدو شصت روز. مناسبت‌های محرم و صفر و اربعین و نمی‌دانم بیست و دوم بهمن و مبعث و... اصلاً حساب کنیم این چهار سال دانشجو چند روزش سر کلاس است؟‌ تازه حالا باز مهندسین که خوب هستند، بعضی از دانشکده‌ها و رشته‌ها، حرف‌هایی را هم که می‌خوانند، به درد نمی‌خورد. جهت اطلاع است. تلویزیون یک بحثی دارد؟ صرفاً جهت اطلاع! فلان پایتخت چه کرده است، رودخانه فلان چه کرده است، اقیانوس اطلس چه کرده است، کوه هیمالیا چند متر است، خیلی خوب اطلاعات است. دانستنش جایی را آباد نمی‌کند، ندانستنش هم جایی را خراب نمی‌کند. بعد حالا یک مدرکی گرفته است، دیگر کار نمی‌کند. ما مشکل مملکتمان، مشکل درجه اولش، اخلاق است، مشکل درجه دومش اشتغال است، و این اشتغال حل نمی‌شود جز اینکه این فکر از کله بیرون برود. البته باید آموزش و پرورش یک فکری بکند. باید دانشگاه یک فکری بکند. که هر دیپلمی در این دوازده سال یک هنری یاد بگیرد که اگر استخدام نشد، در خانه زمین‌گیر و فلج نشود. دانشگاه باید یک فکری بکند که هر لیسانسی یک هنری هم بلد باشد که اگر استخدام نشد، تا آخر عمرش فلج نباشد. خاک دانشگاه را باید عوض کرد، خاک آموزش و پرورش را هم باید عوض کرد. در این خاک میوه‌هایش همین است که هست. دیپلم بی‌مهارت! لیسانس بی‌مهارت! یک مدرک و یک محفوظات، محفوظات هم یادشان می‌رود، با یک مدرک خالی دستشان به جایی نمی‌رسد. به هر حال این مسأله توقع یک مسأله خیلی مهمی است. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید

متن درسهایی از قرآن با موضوع احیای قرآن، از اهداف انقلاب اسلامی ایران


 احیای قرآن، از اهداف انقلاب اسلامی ایران
تاریخ پخش: 22/11/94
بسم الله الرحمن الرحیم
«الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی»
عزیزانی که پای تلویزیون هستند، بحث زمانی پخش می‌شود که بیست و دوم بهمن است. بیست و دوم بهمن سال نود و چهار. خوب این مسأله‌ی راهپیمایی، خدا آقای فلسفی واعظ درجه‌ی یک کشور را رحمت کند. حدوداً پنجاه سال واعظ درجه‌ی یک بود. آخر گاهی وقت‌ها آدم یک بار درجه‌ی یک می‌شود و تمام می‌شود. مثل فوتبالیست‌ها که یک ده سالی قهرمان هستند، بعد یک تازه نفسی می‌آید، این از گردونه خارج می‌شود. ولی ایشان پنجاه سال درجه‌ی یک بودند. پنجاه سال واعظ درجه‌ی یک بودن، خیلی مهم است. ما خدمت ایشان بودیم، یک وقتی در یک جلسه‌ای راجع به راهپیمایی من یک آیه‌ای گفتم، ایشان یک لحظه تأمل کردند. گفت: احسنت. من را مورد تفقد قرار دادند. خوب ایشان پدر ما محسوب می‌شدند، پدربزرگ ما محسوب می‌شدند. قرآن می‌گوید: ‌هر حرکتی که دشمن عصبانی شود، عمل صالح است. فارسی‌اش این است. هر کاری کنی که دشمن عصبانی شود. موشک ساختی، اگر اسراییل عصبانی شد، معلوم می‌شود که موشک‌سازی عمل صالح است. روز قدس، راهپیمایی راه انداختی؟ اگر اسراییل ناراحت می‌شود، معلوم می‌شود که راهپیمایی روز قدس عمل صالح است. این هم که قرآن مرتب می‌گوید: «إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ» عمل صالح چیست؟ عمل صالح چند موردش این است. یا در نماز می‌گوییم: «السلام علینا و على عباد الله الصالحین» سلام بر بندگان صالح. بندگان صالح چه کسانی هستند.
1- راهپیمایی 22 بهمن، یکی از اعمال صالح دینی
در سوره‌ی توبه می‌فرماید: این‌هایی که در جبهه هستند. «لَا یُصِیبُهُمْ ظَمَأٌ وَلَا نَصَبٌ وَلَا مَخْمَصَةٌ فِی سَبِیلِ اللَّـهِ» (توبه/120) تشنگی، گرسنگی، دردسری که در جبهه می‌بینید، همه‌اش عمل صالح است. بعد می‌گوید: «وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا»، «وطأ» یعنی قدم زد. «یَطَأُ» یعنی قدم می‌زند. «وَلَا یَطَئُونَ مَوْطِئًا» یعنی حرکت دسته جمعی، یعنی همان راهپیمایی که «یَغِیظُ الْکُفَّارَ» اگر حرکتی انجام دادید که «یَغِیظُ الْکُفَّارَ» آمریکا بسوزد. بگوید: عجب! سی و پنج سال از انقلاب رفته است، باز راهپیمایی شلوغ است. اگر حرکتی کردید که کفار «یَغِیظُ» شدند. غیظ غیر از غضب است. ببینید، غضب داریم مثلاً می‌گویند: فلانی غضب کرده است. غیظ هم داریم، مثلاً می‌گوییم: فلانی غیظش گرفته است. غضب به معنای عصبانیت است، ولی غیظ یعنی سر رفته است. «وَغَضِبَ اللَّـهُ» (نساء/93) در قرآن داریم، یعنی خدا غضب کرده است. اما «غَاظَ اللَّـهُ» که خدا غیظ کرده است. چون در غیظ باید سر برود. یعنی دیگر نتواند برگردد. یعنی منفجر بشود. می‌گوید: یک کاری بکنید که... نمی‌گوید: «غَضَب الْکُفَّارَ»، «یَغِیظُ الْکُفَّارَ» یعنی کفار بدخواهان شما، بسوزند. اگر کاری کردید که کفار به غیظ درآمدند، «کُتِبَ لَهُم بِهِ عَمَلٌ صَالِحٌ» عمل صالح برایتان می‌نویسند. بعضی از افراد ممکن است مثلاً خیال کنند که نماز شب ثواب دارد، راهپیمایی ثواب ندارد. بعضی فکر می‌کنند صدقه دادن ثواب دارد، ولی... چیزی جای چیز دیگر را نمی‌گیرد. در نماز هم همینطور است. می‌گویند: فلانی البته نمازش خیلی خوب نیست، ولی به فقرا انصافاً کمک می‌کند. مثل این است که بگوییم: ایشان لباس ندارد، پیراهن و شلوار ندارد، ولی هر روز کرواتش را اتو می‌کند. حالا اگر یک آدمی لختی که هر روز کرواتش را اتو کند،‌ خوب این خل است. لباس اصلی را ندارد، کروات اتو می‌کند. نماز نمی‌خواند به فقرا کمک می‌کند. عزاداری می‌کند، قمه می‌زند، ولی در عوض پایش را نمازجمعه نمی‌گذارد. ولی قمه می‌زند. این‌هایی که یک گوشه‌ی دین را می‌گیرند، به باقی گوشه‌های دین عمل نمی‌کنند، مثلشان، مثل راننده‌ای است که یک لاستیک را باد می‌کنند، سه تا لاستیک دیگرشان پنچر است. با این لاستیک‌های پنچر به جایی نمی‌رسیم. باید همه‌ی کارها درست باشد. 
برای دیدن ادامه مطلب اینجا را کلیک کنید